Friday, July 13, 2012

همه‌اش خبرهای ممنوع‌الخروجی، قتل، اعدام، شکنجه، حبس، طلاق، قحطی: بیرون باید کشید از این ورطه رخت خویش


هیچ خبری امیدوارکننده نیست در فضای رسانه‌ای کشور و اگر هر از گاهی خبری تیتر نخست روزنامه‌ای می‌شود و یا بر روی آنتن‌های رادیو و تله‌ویزیون می‌رود که تا حدی کورسویی می‌توان از آن امید داشت، سپس‌تر معلوم می‌گردد که آن خبر کذب محض است و دروغی بیش نیست

 همسر و دختر ۱۲ یا ۱۳ ساله‌ی یک بانوی وکیل را که به جرم سیاسی در زندان به‌سر می‌برد، ممنوع‌الخروج می‌کنند، جوان ۱۶ ساله‌ای را از ۲۰ سانتی متری هدف تیر نیروی انتظامی قرار می‌دهند و جلوی چشم مردم می‌کشند، زنی را که وکلا در رسانه‌ها اعلام می‌کنند بی‌گناه است، اعدام می‌کنند، حمله می‌کنند به اتوموبیل‌های مردمی که برای تفریح به پارک رفته‌اند و داغان‌شان می‌کنند و نیرویی به کمک مردم نمی‌آید، صحبت از جنگ و بستن تنگه هرمز و حمله موشکی می‌کنند، کراواتی‌ها را تهدید به دستگیری و زندان می‌نمایند، به مراسم سالروز مرگ فلان فعال سیاسی یا فلان کشته شده اعتراضات ۸۸ حمله می‌کنند، از اعزام زندانی سیاسی بیمار به بیمارستان و درمانگاه جلو می‌گیرند، رییس جمهور از همه جا که کم می‌آورد به ادیان دیگر بند می‌کند و دروغ‌ پشت دروغ تحویل می‌دهد، گرانی و تورم و قحطی هم که همه روزه به عینه قابل لمس است برای مردم تنگدست و خلاصه تا دل‌تان بخواهد خبر ناامید‌ کننده است که از صبح تا شب به خورد خلق‌الله می‌دهند

 کار دیروز و امروز و پریروز نیست. ۳۰ سال است که گرد سیاه‌روزی بر سر این ملت و کشور پاشیده‌اند، بساط آه و ناله است و نفرین، اشک چشم است و دل پردرد، و آیا ما خودمان - یعنی ما ملت - چه میزان مقصرایم در این فضایی که برای‌مان ساخته‌اند؟ به‌راستی اگر تکان‌ای اساسی به خود ندهیم ۳۰ سال دیگر نیز همین بساط خواهد بود و در بر همین پاشنه خواهد چرخید: بیرون باید کشید از این ورطه رخت خویش